امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن
هنوز از این روزای وحشتناک باقی مونده...
تنهای تنها میون این همه آدم سخته.
دلم میگیره وقتی بهش فکر میکنم
وقتی نگاه میکنم و تا فرسنگها کسی را پشت و پناهم نمی بینم
خسته شدم از این همه لبخند زورکی از این همه بهونه الکی
ای کاش یه ذره فقط یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم
سرفه نمی کردم و نمی گفتم مثل اینکه سرما خوردم
اونوقت دیگه بهونه اشکام رفتن ÷شه تو چشمم نبود
خسته ام از جواب دادن های دروغکی از اینکه به دروغ بخندمو اعلام رضایت بکنم تا کسی نفهمه روزگارم عالیه برای سوختن برای نابودی
کلمات کلیدی:
بی تو
بی تو قامت نحیف شب بو ها حتی زیر باران می شکند بی تو هیچ رودی فکر دریا شدن نیست بی تو تمام پرستوهای عاشق بی اشیان می شوند دلم تنگ شده !دلم تنگ شده برای ان همه مهر وصفایت چشم هایم گریانند برای با تو بودن ودستانمپروانه ای را می خواهدکه هرگز پرواز را از یادنبرد و روحم شوق پرواز دارد همراه بادبادکی که در کوچه های کودکی از میان انگشتانم رهاشد و به اسمانها رفت تا همبازی فرشته ها شود! کاش می امدی... کاش می امدی ای مونس لحظه های تنهایی! چشمان تو ترانه ی بهاریست و نگاهت فصل ناب دوست داشتن! گناه من چیست؟ گناه من دوست داشتن است، عشق ورزیدن است ودر آخر عاشق شدن سجاده های سرنوشت گم شده اند و دست تقدیر مرا به سوی((امید و آرزویم)) می کشاند نمی خواهم بی تو باشم... که باتو بهارم... بی تو شوره زار...
تقدیم به دوست عزیزم F
کلمات کلیدی: